
بهبود افسردگی
مطالعه نشان می دهد که تغییرات عاطفی اغلب مقدم بر تغییرات رفتاری است.
درک چگونگی بهبودی افراد از افسردگی برای بهبود درمان ها کلیدی است. مطالعه جدیدی که در مجله مشاوره و روانشناسی بالینی منتشر شده است، نشان میدهد که تغییرات عاطفی و شناختی اغلب با هم در طول درمان اتفاق میافتد، در حالی که بهبودهای رفتاری، مانند افزایش معاشرت و فعالیتها، تمایل دارند بعداً به وجود بیایند.
هدف از درمان های افسردگی، مانند شناخت درمانی یا رویکردهای مبتنی بر ذهن آگاهی، کاهش خلق و خوی ضعیف و افزایش احساسات مثبت با تغییر رفتارها یا به چالش کشیدن الگوهای افکار منفی است. در حالی که اثربخشی این درمان ها ثابت شده است، ویژگی های چگونگی و زمان وقوع این تغییرات به خوبی درک نشده است. آیا تغییر در رفتار یا تفکر باعث بهبود عاطفی می شود یا برعکس؟ این مطالعه به دنبال پاسخ به این سوال بود.
ایولین سنیپ، محقق ارشد دانشگاه گرونینگن، نویسنده این مطالعه، میگوید: من مطالعه ترتیب زمانی تغییر در تفکر منفی، احساسات افسردگی، فعالیتها و تعاملات را آغاز کردم، زیرا به مکانیسمهای تغییر در بهبود افسردگی علاقهمند بودم.
این ممکن است نشانهای از این باشد که تغییرات در نحوه تفکر و عمل افراد مکانیسمهایی است که باعث بهبود احساسات افسردگی میشود، وقتی نشان دهید که افراد قبل از شروع احساس بهتر، طرز فکر و عمل خود را تغییر میدهند. اگر بتوانیم این را نشان دهیم، ممکن است نشان دهد که افرادی که از افسردگی رنج میبرند میتوانند از کاهش طرز تفکر منفی، افزایش فعالیتهای خود و درگیر شدن در تعاملات اجتماعی بیشتر سود ببرند.
این مطالعه شامل 32 بزرگسال مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود که تحت روان درمانی سرپایی بودند. طی یک دوره چهار ماهه، محققان دادههای بیدرنگ تجربیات روزانه شرکتکنندگان را با استفاده از ارزیابی لحظهای زیستمحیطی، یک روش مبتنی بر گوشیهای هوشمند که افراد را تشویق میکند تا خلق و خو، افکار و رفتارهای خود را چندین بار در روز ثبت کنند، جمعآوری کردند.
شرکت کنندگان وضعیت عاطفی خود را با نشان دادن سطوح غم و شادی ارزیابی کردند. آنها الگوهای شناختی خود را با گزارش میزان نگرانی آنها و مثبت یا منفی بودن افکار خود ارزیابی کردند. آنها همچنین رفتارهای خود را با گزارش تعداد تعاملات اجتماعی و فعالیت هایی که در آن انجام می دادند ردیابی کردند. داده ها با استفاده از یک تکنیک آماری به نام تجزیه و تحلیل نقطه تغییر، که نقاط عطف قابل توجهی را در داده های سری زمانی شناسایی می کند، تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها نشان داد که بهبودهای عاطفی و شناختی اغلب تقریباً در یک زمان در طول درمان رخ میدهد. به عنوان مثال، شرکت کنندگان اغلب کاهش غم و اندوه یا افزایش شادی را به طور همزمان با کاهش نگرانی یا خود انعکاس مثبت بیشتر گزارش کردند. این همسویی نشاندهنده وابستگی متقابل بین الگوهای خلقی و فکری است و تغییرات در یک حوزه احتمالاً بر دیگری تأثیر میگذارد.
برعکس، تغییرات رفتاری، مانند افزایش تعامل اجتماعی یا مشارکت در فعالیت، بعداً به دنبال دستاوردهای عاطفی رخ می دهد. این الگو نشان می دهد که افراد ممکن است ابتدا تسکین عاطفی را قبل از درگیر شدن مجدد با محیط خود یا انجام فعالیت های جدید تجربه کنند.
اسنیپ گفت: مطالعه ما نشان می دهد که احساسات افسردگی و شیوه های تفکر منفی اغلب در همان زمان در طول درمان افسردگی شروع به بهبود می کنند. بنابراین، مردم در همان زمان که کمتر منفی فکر می کنند شروع به احساس بهتر می کنند. نکته دیگر این است که مردم اغلب قبل از شروع فعالیت ها و تعاملات بیشتر با دیگران، ابتدا احساس بهتری پیدا می کنند.
جالب توجه است، نتایج این فرض سنتی را که تغییرات رفتاری یا شناختی لزوماً مقدم بر بهبود عاطفی است، به چالش کشید. در عوض، این مطالعه نشان داد که دستاوردهای عاطفی ممکن است باعث آغاز روند گسترده تر بهبودی شود و به طور بالقوه افراد را برای مشارکت بیشتر با زندگی و برداشتن گام هایی در جهت تغییرات رفتاری تشویق کند.
اسنیپ گفت: ما انتظار داشتیم که مردم ابتدا شروع به فعالیت های بیشتری کنند و از نظر اجتماعی فعال تر شوند قبل از اینکه احساس بهتری داشته باشند. مطالعه نشان داد که در واقع برعکس بود مردم اغلب ابتدا احساس بهتری داشتند و سپس درگیر فعالیت ها و تعاملات بیشتری می شدند.
این مطالعه تأثیر متقابل بین احساسات، افکار و رفتارها را در طول درمان افسردگی روشن می کند. با این حال، مانند تمام تحقیقات، محدودیت هایی وجود دارد. به عنوان مثال، تغییرات رفتاری کمتر بود و اندازه گیری آن سخت تر بود، که ممکن بود بر نتایج تأثیر بگذارد. ارزیابی دقیقتر فعالیتها مانند مدت زمان و سطح تلاش آنها میتواند تصویر واضحتری از چگونگی تکامل رفتار در طول درمان ارائه دهد.
تحقیقات آینده همچنین میتواند بررسی کند که آیا درمانهای مختلف الگوهای منحصربهفردی از تغییرات عاطفی، شناختی و رفتاری ایجاد میکنند یا خیر. به عنوان مثال، آیا درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با شناخت درمانی منجر به بهبود زودتر خلق و خو می شوند؟ مطالعات اضافی همچنین میتواند نحوه تعامل مصرف داروهای ضد افسردگی با درمان را برای تأثیرگذاری بر توالی تغییرات بررسی کند.
اسنیپ توضیح داد: هدف ما ایجاد روشی برای مطالعه ترتیب زمانی بهبودهای طولانی مدت بیشتر در تجربیات زندگی روزمره بود.
عنوان مقاله:
The study, “The temporal order of emotional, cognitive, and behavioral gains in daily life during treatment of depression,” was authored by Evelien Snippe, Timon Elmer, Eva Ceulemans, Arnout C. Smit, Wolfgang Lutz, and Marieke A. Helmich.
- مقالات اخیر
۵ مقاله اخیر از این قسمت برای شما در دسترس است.
- محصولات
دوره ای که برای بسیاری از افراد مفید بوده.
نظرات
نظر شما در این مورد چیه؟