
تحول مفهومی در رواندرمانی مدرن
درمانهای موج سوم شناختدرمانی: تحول مفهومی در رواندرمانی مدرن
چکیده
درمانهای موج سوم شناختدرمانی، نسل نوینی از مداخلات رواندرمانی هستند که با حفظ بنیانهای رفتاردرمانی و شناختدرمانی کلاسیک، تمرکز خود را از “تغییر مستقیم محتوای افکار” به “پذیرش، ذهنآگاهی، معنا و رابطه با افکار” تغییر دادهاند. درمانهایی همچون درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان دیالکتیکی رفتاری (DBT)، درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی (MBCT) و درمان مبتنی بر شفقت (CFT) از جمله این رویکردها هستند. در این مقاله، مفاهیم بنیادی، تاریخچه، مقایسه با درمانهای نسل اول و دوم، و بررسی رویکردهای اصلی موج سوم ارائه شده است.
۱. مقدمه: از موج اول تا موج سوم در شناختدرمانی
سیر تحول درمانهای شناختی رفتاری به سه موج اصلی تقسیم میشود:
• موج اول: رفتاردرمانی کلاسیک (تأکید بر یادگیری شرطی و تقویت؛ مانند نظریات واتسون و اسکینر)
• موج دوم: درمان شناختی رفتاری (تأکید بر شناسایی و بازسازی افکار غیرمنطقی؛ مانند Beck و Ellis)
• موج سوم: تمرکز بر فرآیندهای فراشناختی، پذیرش، ذهنآگاهی، انعطافپذیری روانی، معنا، ارزشها و تنظیم هیجانی (Hayes et al., 2004)
در موج سوم، هدف درمانی صرفاً حذف نشانهها نیست، بلکه ایجاد رابطهای سالمتر با تجربه درونی و افزایش کیفیت زندگی است (Hayes, 2016).
۲. اصول و ویژگیهای کلیدی درمانهای موج سوم
- پذیرش بهجای اجتناب هیجانی
- تغییر رابطه با افکار بهجای تغییر محتوای افکار
- تأکید بر ذهنآگاهی و حضور در لحظه حال
- شناخت بافتار و کارکرد رفتارها، نه فقط محتوای شناختی
- تمرکز بر ارزشهای فردی، معنا و هویت اصیل
- افزایش انعطافپذیری روانشناختی (Psychological Flexibility)
(Hayes et al., 1999; Segal et al., 2002)
۳. رویکردهای اصلی موج سوم
۳.۱ درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)
ACT توسط استیون هیز و همکارانش توسعه یافت و بر مفهوم پذیرش، ذهنآگاهی، و تعهد به عمل مبتنی بر ارزشها تمرکز دارد. شش فرایند اصلی ACT شامل:
• پذیرش (Acceptance)
• فاصلهگیری شناختی (Defusion)
• حضور در لحظه حال (Being Present)
• خود بهعنوان زمینه (Self-as-Context)
• وضوح ارزشها (Values)
• اقدام متعهدانه (Committed Action)
(Hayes, Strosahl, & Wilson, 1999)
ACT تلاش نمیکند افکار منفی را از بین ببرد، بلکه به فرد میآموزد چگونه با آنها همزیستی کند بدون اینکه دچار رنج و اجتناب شود.
۳.۲ درمان دیالکتیکی رفتاری (DBT)
DBT توسط مارشا لینهان برای درمان اختلال شخصیت مرزی توسعه یافت. این درمان بر دیالکتیک بین پذیرش و تغییر تأکید دارد. اجزای DBT شامل:
• آموزش مهارتهای ذهنآگاهی (Mindfulness)
• تنظیم هیجانی (Emotion Regulation)
• تحمل پریشانی (Distress Tolerance)
• اثربخشی بینفردی (Interpersonal Effectiveness)
(Linehan, 1993)
DBT نهتنها در درمان BPD بلکه در اختلالات خوردن، سوءمصرف مواد و نوجوانان پرخطر نیز مؤثر بوده است (Lynch et al., 2007).
۳.۳ درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی (MBCT)
MBCT توسط سگال، ویلیامز و تیزدیل طراحی شد و تلفیقی از CBT و مراقبهی بودایی است. هدف اصلی آن پیشگیری از عود افسردگی است (Segal et al., 2002).
در MBCT، بیماران میآموزند:
• چگونه افکار را بدون قضاوت مشاهده کنند
• به جای درگیری با افکار منفی، آنها را مانند «ابرهایی در آسمان» ببینند
• تمرکز خود را از “محتوای فکر” به “تجربهی اکنون” معطوف کنند
۳.۴ درمان مبتنی بر شفقت (CFT)
CFT توسط پاول گیلبرت توسعه یافت و بر توسعهی سیستمهای آرامساز و خودشفقتگر تمرکز دارد، بهویژه در افرادی با شرم شدید، انتقاد از خود و تجربههای کودکی آسیبزا.
سه سیستم هیجانی در CFT:
• سیستم تهدید
• سیستم انگیزشی ـ کامیابی
• سیستم آرامساز (شفقت)
CFT از تکنیکهایی مانند تصویرسازی شفقت، تنفس آرامساز، نامهنویسی شفقتآمیز به خود استفاده میکند (Gilbert, 2009).
۴. کاربردها و اثربخشی درمانهای موج سوم
مطالعات نشان دادهاند که درمانهای موج سوم در درمان طیف گستردهای از مشکلات مؤثرند:
• ACT برای درد مزمن، اضطراب، افسردگی، اعتیاد، و OCD
• DBT برای اختلال شخصیت مرزی، رفتارهای خودآسیبزننده و نوجوانان پرخطر
• MBCT برای پیشگیری از عود افسردگی، اضطراب و ADHD
• CFT برای اختلالات مرتبط با شرم، اختلالات خوردن، PTSD، و OCD
(Hayes et al., 2006; Hofmann et al., 2010)
۵. تفاوت درمانهای موج سوم با موج دوم

۶. نقدها و چالشها
- پیچیدگی مفاهیم (مثلاً «خود بهعنوان زمینه» در ACT) برای برخی مراجعان دشوار است.
- نیاز به آموزش تخصصی و تعهد درمانگر
- در برخی موارد هنوز شواهد بالینی کافی در مقایسه با CBT کلاسیک وجود ندارد (Forman et al., 2007)
بااینحال، رشد روزافزون مطالعات تجربی و استقبال بالینی از درمانهای موج سوم، نشان از پویایی و اثربخشی آنها دارد.
نتیجهگیری
درمانهای موج سوم شناختدرمانی، با تمرکز بر پذیرش، ذهنآگاهی، معنا و ارزشهای زندگی، گام بزرگی در تکامل رواندرمانی برداشتهاند. این رویکردها نهتنها نشانهمحور نیستند، بلکه هدفشان تغییر رابطهی انسان با تجربهی درونی و افزایش کیفیت زندگی با وجود رنج است. در دنیای پرشتاب و پراسترس امروز، چنین رویکردهایی نقشی کلیدی در سلامت روان دارند.
منابع (به سبک APA):
• Forman, E. M., Herbert, J. D., Moitra, E., Yeomans, P. D., & Geller, P. A. (2007). A randomized controlled effectiveness trial of acceptance and commitment therapy and cognitive therapy for anxiety and depression. Behavior Modification, 31(6), 772–799.
• Gilbert, P. (2009). The compassionate mind. Constable & Robinson.
• Hayes, S. C., Strosahl, K. D., & Wilson, K. G. (1999). Acceptance and commitment therapy: An experiential approach to behavior change. Guilford Press.
• Hayes, S. C., Luoma, J. B., Bond, F. W., Masuda, A., & Lillis, J. (2006). Acceptance and commitment therapy: Model, processes and outcomes. Behaviour Research and Therapy, 44(1), 1–25.
• Hayes, S. C. (2016). A liberated mind: How to pivot toward what matters. Avery.
• Hofmann, S. G., Sawyer, A. T., Witt, A. A., & Oh, D. (2010). The effect of mindfulness-based therapy on anxiety and depression: A meta-analytic review. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 78(2), 169–183.
• Linehan, M. M. (1993). Cognitive-behavioral treatment of borderline personality disorder. Guilford Press.
• Segal, Z. V., Williams, J. M. G., & Teasdale, J. D. (2002). Mindfulness-based cognitive therapy for depression. Guilford Press.
- مقالات اخیر
۵ مقاله اخیر از این قسمت برای شما در دسترس است.
- محصولات
دوره ای که برای بسیاری از افراد مفید بوده.
نظرات
نظر شما در این مورد چیه؟