
چرا خودشیفتهها از شبکههای اجتماعی بیش از حد استفاده میکنند؟
چرا خودشیفتهها از شبکههای اجتماعی بیش از حد استفاده میکنند و چگونه ذهنآگاهی میتواند کمک کند؟
مطالعهای جدید که در International Journal of Human–Computer Interaction منتشر شده است، نشان میدهد که ترس از دست دادن (FOMO) نقش کلیدی در پیوند ویژگیهای خودشیفتگی با استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی دارد. با این حال، تحقیقات همچنین برجسته میکنند که ذهنآگاهی میتواند به عنوان یک حائل عمل کرده و به کاهش تأثیر این ترس و در نتیجه کاهش رفتارهای وسواسی در استفاده از شبکههای اجتماعی کمک کند. این یافتهها بینشی در مورد عوامل روانشناختی که به استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی کمک میکنند ارائه میدهند و پیشنهاد میدهند که مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی ممکن است به حل این مشکلات کمک کنند.
شبکههای اجتماعی به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره، بهویژه برای بزرگسالان جوان تبدیل شدهاند. در حالی که این پلتفرمها میتوانند ارتباط اجتماعی و سرگرمی فراهم کنند، اما ممکن است به استفاده بیش از حد یا وسواسی منجر شوند که در عملکردهای شخصی، اجتماعی و حرفهای اختلال ایجاد میکند. این الگو که به عنوان استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی شناخته میشود، با عوامل روانشناختی مختلفی از جمله ویژگیهای شخصیتی و دشواریهای تنظیم احساسات مرتبط است.
یکی از ویژگیهای شخصیتی که توجه زیادی را در رابطه با استفاده از شبکههای اجتماعی به خود جلب کرده است، خودشیفتگی است. افراد با تمایلات خودشیفتگی اغلب از شبکههای اجتماعی بهعنوان راهی برای جلب تأیید، تحسین یا اطمینان خاطر استفاده میکنند. تحقیقات دو نوع اصلی خودشیفتگی را شناسایی کردهاند: خودشیفتگی بزرگمنش و خودشیفتگی آسیبپذیر. خودشیفتگی بزرگمنش با اعتماد به نفس، تسلط و رفتارهای جلب توجه مشخص میشود، در حالی که خودشیفتگی آسیبپذیر شامل ناامنی، حساسیت به انتقاد و نیاز به اطمینان خاطر است. هر دو نوع خودشیفتگی با استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی مرتبط بودهاند، اما دلایل اساسی این ارتباط هنوز مشخص نیست.
ترس از دست دادن، یک پدیده روانشناختی است که در آن افراد احساس اضطراب میکنند که از تجربیات یا رویدادهای اجتماعی جا میمانند، بهعنوان یک توضیح احتمالی برای اینکه چرا افراد خودشیفته به استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی میپردازند، مطرح شده است. افرادی که ویژگیهای خودشیفتگی دارند ممکن است نیاز بیشتری به ماندن دائم در ارتباط و آگاه بودن از زندگی دیگران احساس کنند، که این امر به تعامل وسواسی با شبکههای اجتماعی منجر میشود. با این حال، همه افراد به یک شکل به ترس از دست دادن واکنش نشان نمیدهند. محققان فرض کردند که ذهنآگاهی، یک ویژگی روانشناختی مرتبط با آگاهی از لحظه حال و تنظیم احساسات، میتواند به کاهش تأثیر این ترس کمک کرده و به نوبه خود، استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی را کاهش دهد.
برای آزمودن این ایدهها، پژوهشگران یک مطالعه آنلاین با ۲۰۸ فرد بزرگسال جوان بین سنین ۱۹ تا ۲۸ سال انجام دادند. شرکتکنندگان مجموعهای از پرسشنامههای خودسنجی را تکمیل کردند که سطوح خودشیفتگی بزرگمنش و آسیبپذیر، ترس از دست دادن، ویژگی ذهنآگاهی و استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی را اندازهگیری میکرد.
خودشیفتگی بزرگمنش با استفاده از پرسشنامه شخصیت خودشیفته-۱۳ (NPI-13) ارزیابی شد، در حالی که خودشیفتگی آسیبپذیر با مقیاس خودشیفتگی بیشحساس (HNS) اندازهگیری شد. ترس از دست دادن با استفاده از مقیاس ترس از دست دادن (FoMOS) ارزیابی شد و ذهنآگاهی با مقیاس ذهنآگاهی شناختی و عاطفی بازبینیشده (CAMS-R) اندازهگیری شد. استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی با استفاده از مقیاس اعتیاد به شبکههای اجتماعی برگن (BSMAS) سنجیده شد، که رفتارهایی مانند اشتغال ذهنی بیش از حد با شبکههای اجتماعی، دشواری در کنترل استفاده و پیامدهای منفی در زندگی روزمره را در بر میگیرد.
پژوهشگران دادهها را تجزیه و تحلیل کردند تا مشخص کنند آیا ترس از دست دادن، ارتباط بین خودشیفتگی و استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی را توضیح میدهد. آنها همچنین بررسی کردند که آیا ذهنآگاهی بر قدرت این رابطه تأثیر میگذارد.
نتایج مطالعه ایدهای را تأیید کرد که ترس از دست دادن نقش کلیدی در توضیح اینکه چرا افراد دارای ویژگیهای خودشیفتگی بیشتر احتمال دارد به استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی بپردازند، ایفا میکند. هم خودشیفتگی بزرگمنش و هم آسیبپذیر با سطوح بالاتری از ترس از دست دادن مرتبط بودند که به نوبه خود با استفاده مشکلساز بیشتر از شبکههای اجتماعی ارتباط داشت. این موضوع نشان میدهد که افراد دارای ویژگیهای خودشیفتگی ممکن است به شبکههای اجتماعی روی بیاورند تا دائماً در ارتباط باشند و از احساس طرد شدن اجتناب کنند.
مهمتر از همه، این مطالعه همچنین نشان داد که ذهنآگاهی تأثیر ترس از دست دادن را بر استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی کاهش میدهد. شرکتکنندگانی که نمرات بالاتری در ویژگی ذهنآگاهی کسب کرده بودند، کمتر تحت تأثیر ترس از دست دادن قرار گرفتند؛ به این معنا که حتی در صورتی که اضطراب از دست دادن رویدادهای اجتماعی را تجربه میکردند، کمتر احتمال داشت که رفتارهای وسواسی در استفاده از شبکههای اجتماعی داشته باشند. در مقابل، کسانی که سطح ذهنآگاهی کمتری داشتند، بیشتر به این تأثیر حساس بودند، که این موضوع ایدهای را تقویت میکند که ذهنآگاهی ممکن است به عنوان یک عامل محافظتی عمل کند.
این یافتهها نشان میدهند که افراد ذهنآگاهتر ممکن است در شناسایی و مدیریت احساسات مقایسه اجتماعی یا طرد شدن بهتر عمل کنند، بدون اینکه احساس نیاز به پاسخ از طریق استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی داشته باشند. به جای واکنش ناگهانی به ترس از دست دادن، آنها ممکن است قادر باشند روی لحظه حال تمرکز کنند و پاسخهای احساسی خود را مؤثرتر تنظیم کنند.
در حالی که این مطالعه بینشهای جدیدی در مورد سازوکارهای روانشناختی پشت استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی ارائه میدهد، محدودیتهایی نیز وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. اول، این مطالعه با استفاده از یک طرح مقطعی انجام شده است، به این معنا که تمام دادهها در یک نقطه زمانی جمعآوری شدهاند. این موضوع توانایی تعیین روابط علت و معلولی را محدود میکند. تحقیقات آینده که از یک طرح طولی استفاده میکنند میتوانند به روشن کردن این موضوع کمک کنند که آیا ترس از دست دادن مستقیماً باعث استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی میشود یا عوامل دیگری نیز در این امر دخیل هستند.
یکی دیگر از محدودیتها این است که نمونه عمدتاً شامل بزرگسالان جوان از یک پیشینه فرهنگی خاص بوده است. از آنجا که رفتارهای شبکههای اجتماعی و ویژگیهای روانشناختی میتوانند در فرهنگها و گروههای سنی مختلف متفاوت باشند، مطالعات آینده باید بررسی کنند که آیا این یافتهها در سایر جمعیتها نیز صادق است.
علاوه بر این، این مطالعه به معیارهای خودسنجی متکی بود، که میتواند تحت تأثیر تمایل به مطلوبیت اجتماعی یا نواقص در برداشتهای خود شرکتکنندگان قرار گیرد. تحقیقات آینده میتوانند از معیارهای عینی استفاده از شبکههای اجتماعی، مانند ردیابی زمان صفحه نمایش یا دادههای رفتاری از پلتفرمهای شبکههای اجتماعی، بهره بگیرند تا تصویری دقیقتر از الگوهای استفاده ارائه دهند.
علیرغم این محدودیتها، یافتهها پتانسیل مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی برای کمک به کاهش استفاده مشکلساز از شبکههای اجتماعی را برجسته میکنند. آموزش افراد به ذهنآگاهتر بودن میتواند به تنظیم احساسات آنها به طور مؤثر کمک کند و احتمال اینکه به شبکههای اجتماعی بهعنوان پاسخ به اضطراب از دست دادن روی بیاورند را کاهش دهد. با پرورش آگاهی بیشتر از لحظه حال، ذهنآگاهی ممکن است به افراد کمک کند تا عادات شبکههای اجتماعی سالمتر و هدفمندتری را توسعه دهند.
The study, “Narcissism and Problematic Social Media Use: A Moderated Mediation Analysis of Fear of Missing out and Trait Mindfulness in Youth,” was authored by Marco Giancola, Matteo Perazzini, Danilo Bontempo, Enrico Perilli, and Simonetta D’Amico.
مترجم: فردین چراغی
- مقالات اخیر
۵ مقاله اخیر از این قسمت برای شما در دسترس است.
- محصولات
دوره ای که برای بسیاری از افراد مفید بوده.
نظرات
نظر شما در این مورد چیه؟