ازدواج سفید از منظر روانشناسی
ازدواج سفید که در زبان علمی با عنوان همباشی بدون ثبت رسمی شناخته میشود، به رابطهای اطلاق میشود که در آن زن و مرد (یا هر دو شریک زندگی) بدون ثبت رسمی ازدواج، زیر یک سقف زندگی میکنند. این پدیده در دهههای اخیر، بهویژه در جوامع شهری و میان نسل جوان، افزایش یافته و موضوع بحثهای گستردهای در حوزه روانشناسی، جامعهشناسی و حقوق شده است.
دلایل روانشناختی گرایش به ازدواج سفید
از منظر روانشناسی، گرایش به ازدواج سفید میتواند از عوامل زیر نشأت بگیرد:
- ترس از تعهد بلندمدت: برخی افراد تجربههای منفی از ازدواج والدین یا شکستهای عاطفی داشتهاند و بنابراین از تعهد قانونی میترسند.
- آزمایش سازگاری پیش از ازدواج رسمی: برخی باور دارند که همباشی پیش از ازدواج میتواند به شناسایی بهتر طرف مقابل و کاهش ریسک طلاق کمک کند.
- استقلالطلبی و فردگرایی: نسل جوان تمایل دارد تصمیمگیریهای شخصیاش را از فشارهای اجتماعی و خانوادگی جدا کند.
- تغییر ارزشها: برای برخی افراد، رابطه صمیمانه بدون نیاز به قرارداد رسمی، بهعنوان شکل معتبرتری از رابطه عاشقانه تلقی میشود.
پیامدهای روانی ازدواج سفید
ازدواج سفید میتواند تأثیرات مثبت و منفی بر روان افراد داشته باشد:
پیامدهای مثبت:
- افزایش شناخت عمیق نسبت به طرف مقابل
- انعطافپذیری در رابطه
- تجربه زندگی مشترک بدون فشارهای سنتی
پیامدهای منفی:
- نبود امنیت روانی و احساسی به دلیل عدم وجود تعهد رسمی
- احتمال احساس طرد یا عدم تعلق، بهویژه در صورت بروز اختلاف
- تأثیرات منفی بر سلامت روانی، بهویژه اگر یکی از طرفین انتظار ازدواج رسمی داشته باشد
- چالش در مواجهه با خانواده، جامعه یا حتی خودپنداره فرد